رنگین کمان بی رنگ

قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم

رنگین کمان بی رنگ

قرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم

من زنم

من زنم..

چکیده عشق،مهر و لطف آفریدگار..


گاه

تن داده به تمام سختی روزگار..

من ضعیفه نیستم..

ای قوی ترین آفریده..ای همدم..

تمام قدرتم در نگاهم نهفته..

همه در قلبم..


همیشه پا به پای تو در تمام

دردسرهای دنیایی،

پر از سکوت شدم..

پر از قناعت شدم..

پر از همراهی بودم..


اگر به چشم تو نمی آید،برای چند لحظه،

حذف کن مرا از دنیایت!!


ببین بدون من؛

بدون این همخانه،

چگونه گرم می شود تمام زندگی ات..؟!!


دردم می آید...

من زنم...

با دست هایی که دیگر دلخوش به النگوهایی نیست

که شخصیتم باشد..


من زنم..

به همان اندازه از هوا سهم می برم که ریه های تو..

درد آور است که من آزاد نباشم،تا تو به گناه نیفتی..

قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از

ادامه مطلب ...

سلام فاحشه

سلام فاحشه

تعجب کردی....!؟

می دانم در کسوت مردان آبرومند،اندیشیدن به تو رسم،

و

گفتن از تو ننگ است..!

اما می خواهم برایت بنویسم..

شنیده ام تن می فروشی،برای لقمه ای نان!

چه گناه کبیره ای..؟

می دانم که می دانی همه تو را پلید می دانند،

من هم مانند همه ام..

راستی!

از خودت پرسیده ای چرا اگر در سرزمین من وتو،


ادامه مطلب ...

آهای مرد با توام..

ای مرد

ای مرد،ای عقل کامل

من به جرم احساسم به چشمت ناقص العقل آمدم..

در حیرتم..

در حیرتم چگونه از دامان ناقص العقلی از جنس من

عاقلی چون تو برخاسته!!!؟؟؟

تعجب می کنم،ای قدرت و جنس به ظاهر برتر..

تمام ابهت تو محتاج احساس من است.

وشک می کنم به مهر پدری تو!

 آنجا که جگر گوشه ات را به ناقص العقلی چون من 

سپردی..

و تو ای مرد،

همسرم،برادرم

تویی که مرا همراه خود می دانی،

احساس پاکم تا ابد برای توست.

من زن خلق شدم


 من زن خلق شدم

 نه برای در حسرت یک بوسه ماندن، برای خلق بوسه ای از

 جنس

 آرامش

 من زن خلق نشدم که همخواب آدم های بی خواب شوم

 زن شدم که برای خواب کسی رؤیا شوم 

من زن نشدم که در تنهایی ام حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشم 

زن شدم تا آغوشی در تنهایی عشقم باشم" به افتخار تو و من".....

و من زن شدم ، تحملی پایدار، یک دنیااز سیبی گفت که من چیدم 

ولی هیچکس نگفت نشان عشق سیب سرخی شدکه من به آدم دادم....

اری من زنم........


من زنم......


بی هیچ آلایشی بی هیچ آرایشی او خواست که من زن باشم

که به دوش بکشم بار تو را که مردی ،وبه رویت نیاورم که 

از تو قوی ترم

من زنم..........

من ناقص العقلم با همین عقل ناقصم


از چه ورطه هایی که نجاتت نداده ،اما تو عقلت کاملتر از من بود

من زنم .......

یاد گرفته ام عاشق بمانم وهمیشه متهم به هرزگی شوم


در حالی که تو بی انکه عاشقم باشی تظاهر کردی که با من میمانی

من زنم .......

کوه را حرکت میدهم

بدون اینکه کلمه ای از خستگی ودلسردی به زبان ارم

وتو همواره بی صدا سنگریزه هارا جابه جا میکنی چرا که تو

 نیرومندتری.

من زنم.........

وقت تولد نوزاد ،تلخی بیداری شبها بر بالین فرزندمان،

سکوت وصبر در زمان خشم تو ،مال من

لذت های شبانه خوابهای شیرین و افتخارات مردانه مال تو

عادلانه است نه؟؟؟؟؟؟

من زنم.........

اری من زنم........

او خواست که من زن باشم ،

همچنان به تو اعتماد خواهم کرد

عشق خواهم ورزید، به مردانگی ات خواهم بالید،

با تمام وجودم از تو دفاع خواهم کرد،پشتیبانت خواهم بود

وتو همچنان مرد بمان ...

این راز را که من مردترم به هیچ کس نخواهم گفت......

و همیشه این تویی که مقصری...!

زن که باشی می ترسی...

از کوچه های خلوت،از غروب های خلوت،از خیابان های بدون عابر...

باصدای موتور ها،دوچرخه ها..ترس های کوچکی داری...

به بزرگی همه بی عدالتی هایی که

به جرم زنانگی ات محکومت می کنند...

زیبایی ات زیر سلطه هوس می رود...

و همیشه این تویی که مقصری...!

مهم ترین چیز برای یک زن چیه؟؟؟؟

 مهمترین چیز برای یک زن همینه  که احساس کنه

قدرت تشخیص و  تصمیم  گیریش

دستخوش دخالت مردانه نشده . 


گرچه این  مرد عاشق ترین فرد زندگیش باشه....