خدایا..
گفتم دست خالی زشت است،مهمانی رفتن!!
دست پر آمده ام،
دستی پر از گناه..!!
چشمی پر از امید..!!
بمانم یا برگردم..؟؟
خدای من "بهشتی" دارد نزدیک،زیبا و بزرگ
و به گمانم "دوزخی" داردکوچک و دور،
و در پی دلیلی است که ببخشد مارا،
حتی به بهانه ی یک"دعا"...
آلبرت انیشتین:
قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛
مجموعه ای از قوانین است که بشررابه راه صحیح،
راهی که بزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا ازتعریف
و تعیین آن عاجزند،هدایت می کند.
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را،
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی،
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم،نوش جان کنیم
زنده یاد حسین پناهی
" می دانی
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند"
جالب است که انسان ها دو چشم دارند
ولی با "یک" چشم به دیگران می نگرند
و جالب تر این که انسان ها "یک" چهره دارند
اما دورویی می کنند!
دوستان من مثل گندمند
یعنی یک دنیا برکت و نعمت.
نبودشان قحطی و گرسنگی است
و من چه خوشبختم که خوشه های طلایی گندم
در اطرافم موج میزند.
مهربانی تان را قدر میدانم و آن را
در سیلوی جان نگهداری خواهم کرد.....